نجات موقت از چوبه ‌دار با کمک نیکوکاران

ساخت وبلاگ

+2

رأی دهید

-0

جمعه ۲۱ اسفند ۱۳۹۴ - ۱۱ مارچ ۲۰۱۶
روزنامه شرق : «یونس» جوان کرمانشاهی متهم به قتل که قرار بود سوم اسفند به چوبه‌ دار سپرده شود، با کمک‌های نقدی هم‌وطنان نیکوکار یک‌ بار دیگر به‌صورت موقت به زندگی بازگشت و اولیای دم تا سوم اردیبهشت، به خانواده او برای تهیه مبلغ دیه مهلت دادند.  یونس با نزدیک‌شدن به فصل بهار روزنه امید را در دست‌های مهربان هم‌وطنان می‌بیند و بر این باور است که هم‌وطنان نیکوکار با کمک‌های خود، آزادی را به او عیدی خواهند داد. یونس در شرایطی که برای آزادی و فرار از چوبه‌ دار نیاز مبرم به کمک مالی دارد، برای آزادی زندانی دیگر هم‌بندش ١,٥‌ میلیون تومان هزینه کرد. بر اساس پرونده، «یونس» که هفت سال پیش در یکی از شهرک‌های کرمانشاه به‌ وسیله گاری مشغول به میوه‌فروشی بود، به دلیل اعتراض‌های مکرر مغازه‌داران و با مشورت با همسرش تصمیم می‌گیرد با پس‌دادن خانه استیجاری و زندگی موقت در منزل پدری‌اش، با پول رهن منزل استیجاری خود مغازه‌ای اجاره کند و به‌ این‌ وسیله کسب‌وکارش را رونق دهد. اما دخالت‌های مادر همسرش باعث می‌شود همسر او بنای ناسازگاری بگذارد و مجددا درخواست منزل مستقل کند که موردقبول یونس واقع نمی‌شود و همسر او با انتقال تمام جهیزیه‌اش به منزل مادر خود به حالت قهر از منزل پدری یونس خارج می‌شود. پس از مدتی که یونس به دنبال همسرش نمی‌رود، مادر همسر او با تماسی که با داماد دیگرش می‌گیرد از او می‌خواهد برای ادب‌کردن یونس از کرج به کرمانشاه بیاید. داماد خانواده به محض رسیدن به کرمانشاه به همراه چند نفر از اقوام خود به محل زندگی یونس می‌روند و با او درگیر می‌شوند که نهایتا این درگیری منجر به مرگ باجناق یونس می‌شود. یونس پس از درگیری به ترکیه فرار و مدتی را در آن کشور زندگی می‌کند، اما عذاب وجدان ناشی از قتل باعث می‌شود به ایران بازگردد و خود را تسلیم کند. یونس هفت سال است که در زندان دیزل‌آباد کرمانشاه به سر می‌برد. او سوم دی پای چوبه‌ دار رفت اما خانواده مقتول در قبال دریافت مبلغ ٢٠٠ میلیون تومان از قصاص صرف‌نظر کردند و به این منظور تا سوم اسفند به خانواده یونس مهلت دادند. خانواده یونس به دلیل تنگنای مالی موفق به تهیه قسمت ناچیزی از مبلغ درخواستی اولیای دم شد اما مردم نیکوکار کشور و به‌خصوص اهالی تهران با اعلان‌های مکرر روزنامه «شرق» بخش زیادی از این مبلغ را به حساب مادر یونس واریز کرده‌اند اما مبلغ درخواستی از سوی اولیای دم هنوز به‌طور کامل جمع‌آوری نشده است. پدر یونس ضمن تقدیر از نیکوکاران کشور و تمام کسانی‌ که برای نجات پسرش به آنها کمک کرده‌اند، ضمن ارائه پرینت‌های بانکی به «شرق» گفت: «تاکنون با کمک مردم شریف کشور مبلغ ٨٦‌ میلیون تومان جمع کرده‌ایم. از همه شهرها مردم به حساب ما پول واریز کرده‌اند اما مردم تهران بیشتر از همه به کمک ما آمده‌اند. من از تمام آنها تشکر می‌کنم، از آن کسی که ١٠ هزار تومان کمک کرد، از پیرزنی که تنها دارایی‌اش یک قطعه طلا بود و برای یونس آن را به دفتر روزنامه «شرق» آورده بود و آن دو خانم مهربانی که شش و چهار‌ میلیون تومان به یونس کمک کردند و هم از آن انسان شریفی که سه‌ میلیون تومان کمک کرد، تشکر می‌کنم و ما تا آخر عمر ممنون و دعاگوی آنها هستیم. یونس تا سوم اردیبهشت وقت دارد از طناب‌ دار خلاص شود. شما را به خدا به من و پسرم کمک کنید. امید ما اول به خدا و بعد به مردم عزیز کشور است. شما را به‌خدا به پسرم کمک کنید. هر انسانی در زندگی اشتباه می‌کند و اشتباه بزرگ قسمت پسر من شد. شما را به‌خدا به کمک یونس بیایید، او به شما احتیاج دارد، نه به پدر ناتوانی مثل من». پدر یونس ضمن قدردانی از خانواده مقتول، به دلیل فرصتی که در اختیار آنها گذاشتند، از برخورد انسانی آنها نیز تشکر کرد. یک زندانی آزادشده که مدت کوتاهی با یونس هم‌بند بود، پس از آخرین اعلان روزنامه «شرق» در روز شنبه ١٧ بهمن با مراجعه به دفتر «شرق» درباره یونس گفت: «من به‌خاطر مسائل مالی مدت کوتاهی در زندان بودم و در آنجا با یونس آشنا شدم. زمانی‌که متوجه شدم یونس تا پای چوبه‌ دار رفته، بغض گلویم را گرفت. او جوان مؤمن و خوبی است، کاش آن‌قدر پول داشتم تا تمام مبلغ دیه او را یک‌جا می‌دادم، اما خدا شاهد است ندارم. شاید مردم پیش خود فکر کنند این آدم قاتل است و باید اعدام شود. ولی بعضی وقت‌ها چیزی که نباید بشود می‌شود، برای یونس هم این‌طور شده است. او پسر بامعرفت و آرامی است. آن‌قدر ساکت است که آدم متوجه بودنش نمی‌شود. اگر مردم همت کنند او هم آزاد می‌شود. کمک مردم هرچند کم باشد، به آزادی او کمک می‌کند. به امید خدا یونس هم نجات پیدا می‌کند».یونس هم‌اکنون در زندان لحظات دشواری را سپری می‌کند و چشم‌انتظار کمک‌های مردم نیکوکار کشور است. افرادی که تمایل به کمک به آزادی این جوان بی‌بضاعت دارند، می‌توانند مبالغ اهدایی خود را به شماره حساب ٣٤١٦٨٢٤٣٣٢٩٨٩١ بانک ایران‌زمین و شماره‌کارت ٥٠٥٧٨٥١٠٠٣٤٤٨٦٧٤ به نام «عدالت احمدی‌سرنجکه» که متعلق به مادر زندانی است، واریز کنند.
گفت‌وگو با متهمیونس در گفت‌وگویی کوتاه با خبرنگار ما درباره شرایطش توضیحاتی داده است:
 در گفت‌وگو با پدرت متوجه شدیم با کمک مردم نیکوکار ٨٦‌ میلیون تومان از مبلغ دیه فراهم شده است، با توجه به بی‌بضاعتی خانواده‌ات چقدر به کمک هم‌وطنان امید‌ داری که باقی‌مانده مبلغ دیه‌ات فراهم شود؟
شاید اگر بگویم یک‌درصد هم امید نداشتم که این مبلغ هم جمع شود، باور نکنید. من الان فقط اول امیدم به خدا و بعد به لطف مردم است. من شرمنده تمام مردم و همچنین خانواده مقتول هستم. من کاری نمی‌توانم انجام دهم به‌جز اینکه سر نماز برای تمام کسانی‌که به من کمک کرده‌اند دعا کنم و بعضی وقت‌ها هم احساسی می‌شوم و برای دلم و برای مردمی که به من کمک کرده‌اند شعر بنویسم. البته من تازه شعرنوشتن را شروع کرده‌ام.
 یعنی در زندان شروع به شعرگفتن کردی؟
بله، تقریبا از زمانی‌که مردم به من کمک کردند احساس عجیبی در دلم به وجود آمد که باعث شد بنویسم.
 چند روز پیش پیرزن مهربانی به دفتر «شرق» مراجعه کرد و از ما خواست ملاقاتی با خانواده‌ات داشته باشد، زمانی‌که پدرت به دفتر آمد و درخصوص شرایط تو صحبت کرد، پیرزن قطعه‌ای طلا از کیفش بیرون آورد و به پدرت داد اما پدرت دست آن پیرزن مهربان را بوسید و قطعه طلا را از او نپذیرفت. وقتی که می‌بینی انسان‌های مهربانی بیرون از زندان به فکر تو هستند، چه احساسی داری؟
من نمی‌دانم چه بگویم. این وقت‌ها فقط دوست دارم گوشه‌ای دور از چشم همه پیدا کنم تا بتوانم گریه کنم. کاش بیرون از زندان بودم تا پاهای آن پیرزن را می‌بوسیدم. من فقط می‌توانم بگویم که هم شرمنده خدا و مردم و هم شرمنده مقتول و خانواده او هستم.
 به غیر از مردم از چه کسانی انتظار‌ داری در این شرایط سخت به تو کمک کنند؟
اول خواستم از نماینده‌های مجلس درخواست کمک کنم، اما وقتی فکرش را می‌کنم می‌بینم این روزها آنها خیلی سرشان شلوغ است ولی از کسانی که این گزارش را می‌خوانند خواهش می‌کنم این گزارش و درخواست کمک من را در صفحه اجتماعی هنرمندان و ورزشکاران نیکوکار منتشر کنند تا آنها هم از وضعیت من باخبر شوند. شاید لطف آنها هم مثل مردم مهربان شامل حالم شود. من خیلی شرمنده این مردم هستم.
 مطلع شدیم با توجه به تنگنای مالی خود و خانواده‌ات برای تهیه مبلغ دیه‌، برای آزادی زندانی هم‌بندت به او کمک مالی کردی، چرا زمانی‌ که خودت برای آزادی به کمک مردم نیاز‌ داری، به آزادی زندانی دیگری کمک کردی؟
این زندانی که شما از او صحبت می‌کنید برای آزادی‌اش به یک‌میلیون‌و ٥٠٠ ‌هزار تومان نیاز داشت و من برای آزادی‌ام به حدود ٨٥‌ میلیون نیاز دارم. من با خود عهدی کرده‌ام که اگر قسمت باشد و از زندان آزاد شوم برای آزادی زندانیان قدم بردارم. من نذری داشتم و با توجه به نیاز این زندانی این‌طور نذرم را ادا کردم. خواستم قبل از تحویل سال این زندانی به آغوش خانواده‌اش برگردد.

سازه ایران...
ما را در سایت سازه ایران دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : کاوه محمدزادگان sazeha بازدید : 47 تاريخ : شنبه 29 اسفند 1394 ساعت: 13:45